یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

من

من تنها ایستاده ام این طرف 

دنیا با هر انچه دارد آن طرف

جلو ام قد بر افراشته ، دارد تو چشمانم نگاه می کند 

انگار همه چیز متوقف شده است ، من مانده ام با دنیا 

چشم در چشم 

منتظر مانده ایم ببینیم چه کسی زودتر زانو می زند در برابر دیگری 

با همه توانم ایستاده ام و به عمق چشمانش می نگرم 

می خواهد به زانو در بیارد مرا ...

نمی گذارم ... نمی گذارم 

می دونی دنیا ، هر چه قدر هم بزرگ باشی نمی گذارم تو مرا به زانو در بیاری

تسلیم این نگاه نمی شوم ، تسلیم تو و داشته هایت نمی شوم

تسلیم زندگی نمی شوم .

شکستنم خیال خامی ست در سرت ، بیرونش کن

تلاشت بیهوده است ...