تا خودش رفتم و برگشتم،مرگ...
گویا عمرم به دنیا بود هنوز .
+کاملا جدا از سطر بالا :
تولدت مبارک ، تولدت مبارک .
+متمرکز نمی شود تا بنویسم برایت خورشید ، ذهنم .
در پس ابر های از جنس فاصله تنها می تابد ، خورشید.
تنها ...
.
+هفته ی پیش رو روزی خاص در خود دارد...خیلی خاص .
می خواهم خورشید نگاهم کند با نگاهش دست های سردم گرم می شوند.
هیچ آوایی نمی اید از آن مردی که در آن پنجره هر روز
چشم در راه شبی مانند امشب بود بارانی.
روی بندرگاه.نیما
ادامه مطلب ...