یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

رویا

بهتره رویا داشته باشی در زندگی

وقت سختی و مشکل رویاتو به خاطرت بیار

نه

نه میشه رفت 

نه میشه موند

نه گفت 

نه شنید

بد زمانی ست

پرسه در حوالى زندگى


  • دلم تنگ می شود، گاهی
    برای حرف های معمولی
    برای حرف های ساده
    برای «چه هوای خوبی!» / «دیشب چه خوردی؟»
    برای ... و چه قدر خسته ام از«چرا؟»
    از «چه گونه!»
    خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده
    از کلمات سنگین
    فکرهای عمیق
    پیچ های تند
    نشانه های با معنا، بی معنا
    دلم تنگ می شود، گاهی
    برای
    یک «دوستت دارم» ساده
    دو «فنجان قهوه ی داغ»
    سه «روز» تعطیلی در زمستان
    چهار «خنده ی » بلند
    و
    پنج «انگشت» دوست داشتنی
    #مصطفى_مستور
    #پرسه_در_حوالى_زندگى


روز های رنگی زندگی

خیابون های شهر من 

پر شده از زن های شبیه به تو  

دلتنگی روز های  رنگی زندگی 

کجای عشق گم شده !



مسیجات

یه دنیا می ارزه

دوباره خوندن مسیجات

ماه من


بهمن لب هام

اردیبهشت لب هات کجان

شعرات

بیت اولو که می خونم

بیت دوم چشمام پر از اشکه.

فاصله های ناگریز

خیابون های شهر من بی تو بلندتر از عمر من اند

شیان

1.

بهتره قبول کنی باختی و دوباره شروع به ساختن، اگر نه که همین جور اشتباه پشت اشتباه میری جلو!

2.

توفان‌ها

در رقصِ عظیمِ تو

به شکوهمندی

نی‌لبکی می‌نوازند،

و ترانه‌ی رگ‌هایت

آفتابِ همیشه را طالع می‌کند.

+احمد شاملو

3.

+تولدت مبارک ستاره صبح، ناهید من

اغوش

به اغوشم بکش، مثل

باد که خاکستر سیگاری را با خود 

غرق پرواز میبرد!


به اغوشم بکش، مثل

غزلی از حافظ، شعری از شاملو

تسویه حساب

گاهی وقتا انگاری بعضی حرف های جا می مانند از گفته شدن!

باید برگشت و تسویه کرد بعضی حرفا رو، باید بگیشون وگرنه تا اخر عمر یه جای تو ذهنت باقی می مانند.


+بی خیال سه نقطه های گنگ، بگو دوستت دارم

گاهی

گاهی وقتا خیلی دوست دارم، گاهی وقتا نه !

اسمون

تو هم داری به همون اسمونی نگاه می کنی که من نگاه می کنم !؟

+خداحافظ اقای صدسال تنهایی، پاییز پدر سالار


 

ادامه مطلب ...

چراغ قرمز

تو این شهر

توی هیاهو و شلوغی خیابونا

قاطیه بوق ماشینا

وقتایی که کوچیکترین مجالی نیست سرتو برگردونی 

من یه چیز خوب پیدا کردم 

یه چیزی که بهم فرصت میده چند ثانیه 

حس کنم کنارمی و می تونم باهات حرف بزنم 

چراغ قرمز های این شهر عجب حال منو خوب می کنه ... !

+ناهید

Mexico

بی خیال همه ادما بیا بریم 

زیر بارون 

پیچ و تاب موهای خیست داره بد با دلم تاب میخوره

ستاره صبح، دستمو ول نکن.

وقت ملاقات

چند روز از زندگی مرخصی بگیریم 

یه گوشه خلوت پیدا کنیم

از تمومی آغوشت وقت ملاقات بگیرم 

تو رو زندگی کنم تا خود ستاره صبح.


+facebok

آشوب

یه نفر مرد

بی چاره فک کرده میره بهشت، نمی دونه

همین جاست! بین دستای من، تن تو

تمام بودنت ناهید


+وقتی نخندی نمی تونم باور کنم که همه چیز مرتبه.


Volume 0

صدای اهنگ رو بستم و صورتمو چرخوندم سمت تو

صدای تق تق دونه های بارون روی سقف ماشین

صدا کِل کشیدن فرشته ها

بال پروانه ها


تو هنوز به جدول اون ور خیابون نرسیدی و بوی عطر موهات تو هوا هست که من

دلم برات تنگ شده.

رقص بال پروانه هاست، خنده هایت.

شب

میشه تو رو بغل کرد وبسته شدن چشماتو تماشا!؟

میشه لب هاتو ناز کرد و پلک ها تو بوس!؟

میشه دس از کمرت باز نکرد!؟

ارو می خوابی و فردا صبح دوباره روزم شروع میشه با لبخندت. 

+ستاره صبح