یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

چه شب بدی بود

هر چی گفته بودم ُ هر چی دوس داشتی شنیده بودی.

خیلی ترسناک بود حرفات.

فردا

شاید فردا همه چیز جور دیگری باشد

زندگی تمام شده باشد

راه پایانی دارد که فردا سرانجامش می رسد 

انجا که سپیده میزند 

نور از راه خواهد رسید

من از همیشه خالی ترم.

نمی دونم کجا چی رو اشتباه می کنم که یه دفعه این جوری میشه! دلم می خواست جور دیگه ی میشد اما انگار این حقیقت ماجراست و زندگی همینه که هست. گریزی نیس از این همه تاریکی و غم. 


یه جایی توی این‌مسیر من

اشتباه میرم که اخرش به اینجا میرسم که اشتباه کردم

و این جا ، جایی نبوده که من باید میرسیدم