یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

خط کش

مثل همه (اکثر) ادما گرسنه بودم 

بلند شدم رفتم سر شام و مشغول...

سرم رو که بلند کردم نگاه های عجیبی رو دیدم ...

_ e ، مگه ... تو هم غذا می خوری ... !!!

جان ... چی شده چرا این جوری نگاه می کنید ...

_ چی شده اومدی شام بخوری 

جان ... مامان !!! چی میگن اینا...!؟

_ نمی دونی !؟

نه 

_ پسر خوب ، دو روزه هیچی نخوردی ...

e ...جدی ... میگم خیلی گرسنه ام ما...خوب حتما گرسنه نبودم دیگه ... الان که گرسنه ام می گذارید بخورم یا پاشم برم !؟

_ با این طرز غذا خوردن شبیه " خط کش " شدی.

جان 

_ خط کش ... نگاهت که می کنم حس می کنم می شه از وسط "تات" زد .

منو ...

_ بخور ... غذاتو بخور ... بی خیال شو ...