یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

داداش

صبح :

داداش من یه چیزی لازم دارم 

_بگو چی می خواهی

ی ... 

_می خوای چی کار؟

...

باشه حله موبایل منو بیار

ظهر :

داداش چی شد ردیف کردی؟

_اره حله ، پیک داره میاره 

 کمی از ظهر گذشته 

داداش چی شد؟

_زنگ زدم پیک تو راه مونده بارون میاد اخه 

بعداز ظهر

داداش چی شده؟

_اقا جون دست پیکه داره می یاره دیگه

پیک از کجا داره میاد اخه از بندر هم راه افتاده بود رسیده بود تهران!؟

 

شب

داداش!!

یه نگاه بهم کرد که مهر و محبت ازش می بارید.

گفتم پیک تو راه داره می اره .

اخر شب

داداش پیک داره چی میاره از کجا داره میاره من الان /صبح لازم دارم

اگه من جا خالی نداده بودم دیگه کسی نبود این پست رو بنویسه

پ.ن:

ادم وقتی بعد هفت سال بفهمه اشتباه کرده خیلی بهتر از اینه که کلا نفهمه اشتباه کرده.

p