یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

وصف روز اول در روز دوم

اولین  روز فروردین نود

مثل همه روز های دیگه باید از رخت خواب جدا می شدم  البته ب سختی چون همه برای خودشون سال تحویل رو گرفتن خوابیدن من موندم و جعبه جادو حالا صبح همه بیدار من بودم و رخت خواب.

همه چیز عالی بود فقط جای  بعضی ها خالی بود که احتمالا اونجا که بودن بهشون بیشتر خوش می گذره.

سرم که خلوت شد رفتم سراغ موبایل م و به همه دوس هام زنگ زدم تک به نک به نظر اس ام اس یه ذره سبکه برای "نوروز" 

چند نفر که اصلا انتظار نداشتن من بهشون زنگ بزنم کلی خوشحال شدن البته با غافلگیری شدید که از صداشون مشخص بود البته من بیشتر خوشحال شدم .

برای چند نفر هم که تلفنم از صد تا بد و بیرا بدتر بود البته اگه "کوانتومی شعور " داشته باشن و معنی جملاتم رو درک کرده باشن از جمله دوس قدیمی عزیز.

تلفن یکی از بهترین دوس هام خاموش بود که 6 ماه همو ندیدیم از همین جا بهش تبریک می گم دلم براش کوچیک شده .

وسط صحبت با یکی دیگه ، دوس م گل خورد(گویا مشغول سوکر بودن) همون لحظه براشون مهمون هم رسید منم این ور خط دارم تبریک می گم حساب کن که چه  شده بوده.

تبریکات هم خودش می تونه یه پست جدا باشه 

 یکی بهم گفت دارم از رو می خونم .

یکی جلوی دخترای فامیلشون بلند اسمم رو گفت که همه بفهمند که داره با یه اقا  صحبت می کنه.

اضافه  کردن گزینه اپشنال تو تبریکات هر کس هر چی دوس داره بخواد.

ارزوها  و دعا ها ی دوستان برای من :

ارزوی سالی پر پول کردن برای من و همه .

ارزوی سالی مملو ...(همون گزینه اپشنال)

ارزوی سالی پر از ش---

ارزوی کسب درجات عالی علمی 

ارزوی سلامتی 

ارزوی شادی و سعادت

...

پ.ن:

همه جالب تر شکفه و شکایت یکی که می گفت من سه ماه شمارم رو عوض کردم تو چرا زنگ نمی زنی.

یکی هم تلفن ما من رو نتونسته بود جواب بده تماس از دست رفته بود بعد تماس گرفته بود ببینه کیه بهش گفتم می دونستی منم زنگ نمی زدی حتما اره.

چند نفر هم که پارسال جا انداخته بودم کلی جلوشون خجالت کشیده بودم اول همه زنگ زدم.

فال 90

دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد
چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
اشک من رنگ شفق یافت ز بی‌مهری یار
طالع بی‌شفقت بین که در این کار چه کرد
برقی از منزل لیلی بدرخشید سحر
وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد
ساقیا جام می‌ام ده که نگارنده غیب
نیست معلوم که در پرده اسرار چه کرد
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
 

پ.ن:حافظ هم انگار می خواد دست ما رو یه جا بند کنه 

۹۰

نوروزتان پیروز