یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

خالی

گاهی وقتا فکر می کنم 

یه چیزی بینمون هست هنوز.

این خالی لعنتی تا اخرش با منه.


مروارید

بسترم صدف خالی یک تنهاییست

و تو چون 

مروارید 

گردن آویز کسان دیگری

+ پدر سایه


رویا

بهتره رویا داشته باشی در زندگی

وقت سختی و مشکل رویاتو به خاطرت بیار

مهم

از یه جایی به بعد دیگه مهم نیست چی میگن

مهم اینه چی میشه

هیس

همین جوری

بی سروصدا دلم برات تنگ میشه 

+ مکن یارا دلم مجروح مگذار که هیچم در جهان مرهم نباشد

+ حضرت سعدی

نه

نه میشه رفت 

نه میشه موند

نه گفت 

نه شنید

بد زمانی ست

گذشته

کاش عاشق تو نمی شد.


پرسه در حوالى زندگى


  • دلم تنگ می شود، گاهی
    برای حرف های معمولی
    برای حرف های ساده
    برای «چه هوای خوبی!» / «دیشب چه خوردی؟»
    برای ... و چه قدر خسته ام از«چرا؟»
    از «چه گونه!»
    خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده
    از کلمات سنگین
    فکرهای عمیق
    پیچ های تند
    نشانه های با معنا، بی معنا
    دلم تنگ می شود، گاهی
    برای
    یک «دوستت دارم» ساده
    دو «فنجان قهوه ی داغ»
    سه «روز» تعطیلی در زمستان
    چهار «خنده ی » بلند
    و
    پنج «انگشت» دوست داشتنی
    #مصطفى_مستور
    #پرسه_در_حوالى_زندگى


هزار سال منتظر

عکس من انگار دارم از سرما یخ می زنم 

ولی عکس تو انگار 

هزار سال منتظر نشستی تو اون کافه

حالا اومده


دکمه برگشت

حیف نمیشه به عقب برگردیم

به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه برگشت رو بزن

به روزای خوبه کافه نادری

چشمک ستاره ها رو میشمردیم یادته

واسه تنهایی شب قصه می خوردیم یادته

#رضا یزدانی

عدد

از یه  وقتی  به بعد دیگه 

چیزی رو نمی شماری

عددش مهم نیست



26

گذر روزها 

سرعت  گرفته

25 به 26 پرشتاب گذر کرد

روز های رنگی زندگی

خیابون های شهر من 

پر شده از زن های شبیه به تو  

دلتنگی روز های  رنگی زندگی 

کجای عشق گم شده !



Fight

انقدر چپ و راست مشت می خوری 

تا یاد بگیری چجوری ناک اوت کنی.

بعد از پنج بار شکست تازه میفهمی برد چه کیفی داره.


+ کافه چی ناک اوت کرد

شکست

قسمتی از راه پیروزی 

شکست است.

مشق بازنده ها

+کافه چی باخت.

مسیجات

یه دنیا می ارزه

دوباره خوندن مسیجات

داغ

وقتی بیشتر میام اینجا. بیشتر داغونم



ماه من


بهمن لب هام

اردیبهشت لب هات کجان

1384

۹۴ اولین بار زیاد داشت

اولین کت شلوار

اولین قرار داد بالای ده میلیون 

اولین عروسی خانوادگی

اولین تجربه مدیریت تیمی

اولین پیروزی تلخ ( مث جنگی که پر از تلفات باشه ولی برنده باشی)

اولین ماشین که خریدم  

و متاسفانه اولین خاکسپرای خانوادگی


کافه چی تو کارش موفق بوده ، اما زندگی باهاش راه نمی اد.

شعرات

بیت اولو که می خونم

بیت دوم چشمام پر از اشکه.