یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

جادوگر

اگر من بگم در همسایگی ما یک جادوگر زندگی می کند شما باورتون می شه ؟

خوبه !!!

تا وقتی کارها رو درست انجام دادی ٫ همه چیز خوبه ... هیچ کس حتی متوجه نمی شه که تو هم زنده ی ...

فقط کافیه یک بار اشتباه کنی 

خواب

ی خواب چقدر می تونه واقعی باشه که توش گم بشی و یادت بره که همش ی "خوابه"!؟

-خیلی ، همون قدر که زندگی واقعیه !

هر صد سال یک بار

بعضی اتفاقات تو دنیا هر صد سال یک بار اتفاق می افته ...

امروز بعد از صد سال یک اتفاق افتاد... رفت تا صد سال اینده .

ب.ت :

نه هر هزار سال یک بار یه همچین اتفاقی ممکنه پیش بیاد.

تو دانشگاه

نزدیک سه هفته اس هر کی از راه می رسه به من می گه :

"پس تو دانشگاه به شما چی یاد می دن "

دیگه کار از لبخند زدن گذشته ...

غه غهه باید زد .


پ.ن:

همه به بهار و گل هاش حساسیت دارن من به تابستون مردم از بس عطسه کردم ... عطسه .

پارسال

پارسال این موقع اندازه کل دنیا اس ت رس داشتم شایدم بیشتر اره بیشتر خیلی بیشتر

الان که بهش فکر می کنم میبینم ... هیچی .


یک کاپوچینو با کف دوبل

 یک کاپوچینو با کف دوبل (شایدم بیشتر)



ادامه مطلب ...

323

"سیصد و بیست و سه" ٫ نه "سیصد و بیست و دو"    نه "سیصد و بیست و چهار" ٫ "سیصد و بیست و سه "

آوار

خودم حس ی ادم که زیر آوار مونده رو دارم ...

.

.

.

.

.

.

.

.


خدا لعنتت کنه "جان تیلور"

البته حس من هیچ ربطی ب جان تیلور نداره .

STS-135: The final mission of the space shuttle


Since 1981, NASA space shuttles have been rocketing from the Florida coast into Earth orbit. The five orbiters — Columbia, Challenger, Discovery, Atlantis and Endeavour — have flown more than 130 times, carrying over 350 people into space and travelling more than half a billion miles, more than enough to reach Jupiter. Designed to return to Earth and land like a giant glider, the shuttle was the world's first reusable space vehicle. More than all of that, though, the shuttle program expanded the limits of human achievement and broadened our understanding of our world.

It all started with STS-1, launched on April 12, 1981, just twenty years to the day after Soviet cosmonaut Yuri Gagarin became the first human in space. When astronauts John Young and Robert Crippen launched that morning in Columbia, it was the first time in history a new spacecraft was launched on its maiden voyage with a crew aboard.

For an entire generation, the space shuttle was NASA. We've watched a parade of firsts -- Sally Ride, Guy Bluford, Kathy Sullivan, John Glenn and others. We've seen astronauts float free, and launch and repair spacecraft like Hubble which have fundamentally changed our understanding of the universe.
and now:

STS-135: The final mission of the space shuttle.

 


http://www.nasa.gov
STS-135

پنجه ی گربه

گربه ها زیاد قابل اعتماد نیستن ...

پس

زیاد بهشون نزدیک نشید !




level

به نظرم این که ادم وقتی تو جمع هستش  جایی اینکه هی بگه این نه ... اون نه ... با جمع موافقت کنه، حالا هرچند بنظر خودش اون کار تو ل و لش نباشه ... و کاملا اشتباه.

چون :

حالا بعد از چند ماه دو ، سه تا دوس دور هم جمع شدیم. حالا من بگم نه این کار شما اشتباهه ، نباید این کارو بکنید کلی نصیحت کنم برای چی...

خب یه باشه می گم، یه دوساعت که با همین گند زده نمی شه ...

هرچند من با اصل کار این دوستان کاملامخالفم .

ولی ترجیح می دم فقط بخندم به کاراشون ... البته با خودشون ... یعنی با هم بخنیدم ... نه من به اون ها .


فردا.نوشت:

انگل ادبیات فارسی.

"it is a ..."

googleplus & ضدحال

403. That’s an error.

Your client does not have permission to get URL /fb/forms/googleplus from this server. (Client IP address: X.X.X.X)

You are accessing this page from a forbidden country. That’s all we know.

هدفون ++

خیالتون راحت من با هدفونم تو خواب خفه نمی شم 

هدفونم خراب شد.


هدفون

آخرش من با سیم هدفونم خفه می شم.

Orangutan


گویا اورانگوتان ها  بعد از انسان ها تنها موجوداتی هستند که از بچه های خودشون به مدت طولانی نگهداری می کنند یه چیزی حدود هشت ، نه سال .

تا چهل سال هم عمر می کنند .

واژهٔ اورانگوتان در زبان مالایی به معنی «مرد جنگل» است. اورانگ (مرد) + اوتان (جنگل).

صفحه ویکی

اینجا می شه مطالب بیشتری پیدا کرد .


پ.ن:

حالا اورانگوتان چه ربطی به من و کار و زندگیم داره خودم هم نمی دونم ...

تا حالا یه اورانگوتان از نزدیک دیدید!!!!!؟

من که دوس ندارم یه اورانگوتان از نزدیک ببینم .


سنگ + احمق + چاه =اکشن

یه احمق ی سنگ می ندازه تو چاه صد تا عاقل نمی تونن درش بیارن

پ.ن:

ب لطف این احمق کلی اکشن دیدیم.

همیشه ی احمق تر هم پیدا می شه.

p

گوگل

امشب اگه گوگل نبود همه داشته و نداشته هام می رفت زیر سوال 

حتی تا نزدیکاش هم رفت .

البته دفعه اول که نیس پسر (فکر کنم گوگل پسر باشه بهتره ، نظر شخصی دیگه ) که منو نجات می دهد.

دوس دارم گوگل ِ مهربون 

زندگی بر خلاف جریان

"خبر داری که این دنیا همش رنگه ، همش خونه ، همش جنگه 1"

"مثل این که دارم بر خلاف جریان دنیا زندگی می کنم . 

شاید بایید برگردم  تا در جهت موافق قرار بگیرم .!

یا راه خودم رو برم  خلاف جریان.!"


نمی دونم چه حکمتیه هر کدوم از این رفقا که می رسند می خوان دست ما رو یه جا بند کنن [نیاز به توضیح بیشتر] هر کدوم به یه نحوی!




p

بهشت

اخرین جمعه سال ، ساعاتی در بهشت

مقصد اخر هر ادمی

پدر پزرگ ها ، مادر بزرگ ها، عمه خانم و ...

برام مثل این می مونه که رفته باشم خونه شون ولی اونها فقط دارن از پشت سنگ های بزرگ سیاه نگام می کنن ،جواب م رو نمی دن .

خاطرات و عکس ها 

لبخند مهربون مادربزرگ 

نگاه پر معنای پدربزرگ

نمی دونم  فکر کردن به اینکه اخرش می خوام برم تو "یه وجب جا" زیر کلی خاک، هم اروم م می کنه هم پریشون .


پ.ن:

قطعه های قدیمی بهشت زهرا یه حس عجیبی توش  هست، نمی دونم چیه ولی حس واقعا عجیبیه . هم از شون می ترسم هم برام جالبن 

قبر های که مدت هاست کسی بالای سرشون گریه نکرده.


div style=margin: 0px; padding: 0px;